معرفي كتاب
طرح پيشنهادي انستيتو شرقشناسي آلمان
براي حل مسئلة كرد در تركيه
انستيتو شرقشناسي آلمان كه يك موسسة معتبر علمي و رسمي آلمان در زمينة تحقيقات خاورشناسي ميباشد و وظيفه مشاورت علمي دولت و ارگانهاي وابسته را بعهده دارد، در سال 1999 كتابي را تحت عنوان امكانات حل اختلاف در جمهوري تركيه منتشر ساخت كه مطالعة آن از چند لحاظ سودمند به نظر ميرسد: پي بردن به گوشههاي ديگري از وضعيت اسفناك كرد در تركيه، آمارهاي جديد در ارتباط با جمعيت كرد در كردستان و شهرهاي مركزي تركيه؛ آشنايي با مواضع يك ارگان سياسي و علميِ رسميِ آلمان، بويژه اينكه اين اثر به مسئوليت دو نمايندة سوسيالدمكرات در مجلس فدرال آلمان نوشته شده؛ كسب اطلاعات جالبي در ارتباط با بررسيهاي بعمل آمده در مورد تجارب فدراليستي در پاكستان، سويس و بلژيك؛ مطالعة طرح عملي انستيتوي نامبرده براي حل بحران ملي در تركيه. كتاب شامل 98 صفحه و 4 بخش تاريخي، تجارب فدراليستي كشورهاي فوقالذكر، طرح پيشنهادي انستيتو و بالاخره بخش مربوط به توصيههاي عملي به طرفهاي درگير ميباشد. ما در اينجا، ضمن توصية مطالعة همة بخشهاي كتاب به آناني كه با زبان آلماني آشنايي دارند، براي آشنايي خوانندگان نشرية وزين «مههاباد» در اين شماره اندكي روي فصل «طرح پيشنهادي» كتاب مكث ميكنيم.
گروه كار انستيتو كه كتاب مورد بحث ما را نوشته در بسياري جاها به نوشتة يك حقوقدان ترك بنام پروفسوربلند تانور در تركيه اتكا و اشاره ميكند. وي براي اتحادية كارفرمايان اين كشور تحقيقاتي را در زمينة موانع دستيابي تركيه به دموكراسي انجام داده و به اين نتيجه رسيده است كه مشكل تركيه نه تروريسم، آنطور كه حاكمان و نظاميان تركيه ادعا ميكنند، بلكه عدم وجود دمكراسي در تركيه است.
گروه كار تأكيد ميكند كه هدف آنها ارائـة يك طرف ايدهآليستي و روءيايي نبوده، بلكه تنها درصدد بودهاند بر پاية امكانات موجود راههايي را جستجو كنند كه باعث گشايش روند صلح و مذاكرات بين طرفين شود. نقطة عزيمت آنها برسميت شناختن جمهوري تركيه و پابرجاييِ آن، اعتراف به هويت مستقل كردي و احزاب و جنبشهاي كردستان، تأكيد بر نكات مشترك طرفين درگير و به عقب انداختن اختلافات ايدوئولوژيك و بالاخره ضرورت در پيش گرفتن يك پروسة تشنجزدايي ميباشد. از نظر آنها مهم است كه سدي كه ميان دولت تركيه و احزاب كردستان ايجاد شده شكسته شود. و صد البته اين به اين معني نيست كه طرفين بايد تحليل مشابهي از اوضاع داشته باشند.
براي راهيابي و ارائة طرح واقعبيانه براي حل بحران ضروري است كه دريابيم عوامل پديدآورندهی اين بحران کدامها هستند.
گروه كار انستيتو چهار فاكتور اساسي را نام ميبرد كه باعث پيدايش بحران حاضر شدهاند:
1. بيتوجهيهايِ دولت به مناطق كردنشين و محروميت اقتصادي آنها؛
2. تحديدات فرهنگي و سياسي شهروندان كرد؛
4. جو خشونت و نظاميگري (ميليتاريسم).
براي رفع مشكلات فوق بايد چهار كار اساسي كرد:
1. دمكراتيزه كردن كشور و نظام،
2. تمركززدايي در ساختار دولتي،
3. تأمين و برسميت شناختن هويت فرهنگي و زباني كردها و
4. در پيشگيري روية مصالحه و آشتيجويانه.
از نظر گروه كار دمكراتيزه كردن به معني انتخابات واقعاً آزاد، محدود كردن قدرت دولتي و تأمين يك نظام حقوقي است كه ضامن حقوق شهروندان در مقابل دولت ميباشد و به همين دليل اين امر شامل دو جنبة سياسي و حقوق بشري ميباشد.
براي تأمين جنبة سياسي دمكراتيزاسيون بايد اقدامات ذيل را در پيش گرفت:
1. تأمين و تضمين آزادي كامل احزاب سياسي؛
2. حذف بند مربوط به لزوم پايبندبودن احزاب به پرنسيبهاي آتاتورك در قانون احزاب؛
3. حذف بند »احزاب اجازة طرح ادعاي وجود مليتهاي ديگر رادر تركيه ندارند« در قانون اساسي؛
4. مانع 10 درصدي ورود احزاب به پارلمان بايد به 5 درصد كاهش يابد؛
5. تغيير فرمول سوگند (كه همه را موظف ميكند به آتاتورك سوگند بخورند و به وي وفادار بمانند)؛
6. به پارلمان بايد حق اعطاي عفو عمومي داده شود؛
7. دخالت و نفوذ سياسي ارتش بايد كاهش داده شود.
براي تأمين جنبه حقوق بشري دمكراتيزاسيون بايد اقدامات ذيل انجام پذيرند:
1. ممنوعيت دستگيريهاي خودسرانه و شكنجه توسط نيروهاي نظامي؛
2. تأمين آزادي نامگذاري؛
3. ملغي كردن اصطلاح »فرهنگ ملي«؛
4. تغيير تمام نامهايي كه توسط دولت تركيه انجام پذيرفتهاند از تركي به كردي؛
5. حذف عبارت »زبانهاي ممنوعه«؛
6. حذف بند 42 قانون اساسي تركيه كه ميگويد: »هيچ زباني غير از تركي بعنوان زبان مادري براي شهروندان تركيه قابل تصور نيست« و بالاخره
7. تغيير تقسيمات كشوري بر اساس الزامات سياسي.
تمركززدايي نيز بايد چنين در پيش گرفته شود:
1. تقسيمات كشوري بايد از نو انجام گيرد، آنهم بر اساس خواست، تعلقات ملي و مذهبي مناطق و همچنين بر اساس ضرورتهاي افتصادي (و نه امنيتي)؛
2. تفويض اختيارات فرمانداران، استانداران و دولت مركزي به پارلمان استانها و ارگانهاي منطقه، آنهم در زمينههاي آموزش و پرورش، فرهنگ، بهداري، بهداشت و پليس؛
3. تقليل تعداد استانهاي كشور از 80 به 25 الي 3، ادغام آنها در يكديگر، براي اينكه استانهاي كوچك توان عرض اندام در مقابل دولت مركزي را داشته باشند؛
4. تفويض اختيارات مالياتي و برنامهريزي به پارلمانهاي استانها، به اين معني كه بخشي از مالياتها را خود اخذ كنند و خود نيز براي تأمين مالي طرحها و پروژههاي مختلف از آنها استفاده كنند.
و در زمينة برسميت شناختن هويت زباني و فرهنگي كردها بايد اقدامات ذيل را به عمل آورد:
1. تدريس دو زبانه: زبان كردي بعنوان زبان اصليِ آموزشي، در كنار آن زبان تركي بعنوان زبان خارجي، آنهم در چند سال اول مدرسه؛ زبان تركي بايد در سالهاي بعد حذف شود، دست كم نبايد اجباري باشد. اينكه كدام زبان بايد بعنوان زبان اصلي و آموزشي تدريس شود، معيار بايد نظر و رأي والدين باشد؛
2. تأسيس آكادمي و فرهنگستان زبان كردي؛
3. ايجاد رشتة كردولوژي (كردشناسي) در دانشگاهها.
و اما در زمينة آشتي ملي و اجتماعي گروه كار انستيتو شرقشناسي آلمان اقدامات زير را توصيه ميكند:
1. غير نظامي كردن كردستان و كاهش نيروهاي نظامي؛
2. از ميان بر داشتن »سيستم حفاظتي دهات« و كنار گذاشتن امر مسلح كردن روستائيان بر عليه نيروهاي سياسي كرد؛
3. جايگزين كردن اقتصاد جنگي با اقتصاد صلح، بازسازي بيش از 2500 روستاي ويران شده، بازسازي راهها و شبكة ارتباطات، مدارس و موءسسات درماني و پزشكي، اجراي يك برنامة فوري براي درختكاري و آباداني جنگلها و جمعآوري مينها، ايجاد موءسسات تجاري و توليدي و همچنين سرمايهگذاري دولتي در آنجا از جملة اقدامات ضروري به نظر ميرسند؛
4. رفع زيانهاي مادي و روحي ناشي از جنگ، عفو عمومي و ايجاد كمسيونهاي سه گانه همانطور كه در افريقاي جنوبي براي بررسي جنايات در دوران حاكميت نژادپرستان بوجود آمد.
گروه كار در بخش پاياني كتاب توصيههايي را براي طرفين درگير (دولت آلمان، اتحادية اروپا، ناتو، دولت تركيه و احزاب كردي) فرموله كرده و از دولت آلمان و ناتو بخاطر سياستهاي مماشاتگرانه در قبال دولت تركيه انتقاد كرده است.
آلمان ـ 7 آوريل 2003
Amke-Dietert-Scheuer:
Möglichkeiten der Konfliktlِsung in der Türkischen Republik.
Deutsches Orientinstitut Hamburg.
Mitteilungen. Mitteilungen 57/1999.
ISSN 0177-4158