آقای پهلوی گرامی، ضمن درود فراوان و آرزوی سلامتی برای شما به استحضار میرسانم که بنده، از تبار کُرد ايران، ساکن کشور آلمان، مصاحبهی شما را با آقای ميبودی مورد استماع قرار دادم و آن را بسيار مفيد و شجاعانه يافتم. شما ـ چون من ـ به ويژه به سبب زندگی در يک کشور فدراتيو به خوبی با مزايا و دشواريهای ساختار فدراليستی آشنا هستيد و با عنايت به جوهر دمکراتيک آن، واقعيت چندمليتی بودن کشور ايران (که شما آن را "چند قومی" میناميد) و گستردگی جغرافيايی کشورمان بنای اين نظام را در ايران توصيه میفرمائيد. من بعنوان عضوی از جامعهی کردستان ـ و تا جايی که اطلاع دارم قاطبهی سازمانهای سياسی مطرح کردستان ايران ـ هم با شما همنظريم. اما همانطور که مستحضر هستيد، نظامهای فدراتيو بسيار متنوع میباشند. لذا ضرورت دارد که ما آحاد جامعهی ايران و به ويژه کسانی که دغدغهی رهائی کشورمان از يوغ ارتجاع و استبداد و تمرکز و تراکم و جايگزينی آن با يک نظام فدراتيو را در سر دارند، به ديالوگی صميمانه بپردازيم، چه که فردا برای اينکار دير خواهد شد. بيائيم سد بیاعتمادی را بشکنيم و در مورد همه چيز ـ از جمله به قول بنده استقلال و به قول شما "تجزيه"ی ايران ـ و راههای متمدنانهی پيشگيری آن گفتگو کنيم. شما به درستی میگوئيد تنها از اين راه است که ايران يکپارچگی خود را حفظ خواهد نمود. با حذف صورت مسأله خود مسأله از بين نمیرود. من ـ همانطور که در سطور منتشره پيرامون مصاحبهی شما نيز خاطرنشان ساختم ـ جدايی مثلا مردم کردستان را از ايران تحت هر شرايطی فاجعه و حتی نادرست نمیدانم، اما آگاهانه و داوطلبانه میخواهم بخشی از ايران باقی بمانم، منتها ايرانی دمکراتيک و فدرال، ايرانی که زبان و مذهب و مليت و قوميت و جنسيت باعث تبعيض بر عدهای و امتياز برای عدهای ديگر نگردد. شما دو ـ سه سالی از من مسنتر هستيد و بهتر از من میدانيد که در همان نظام پيشين بود که تشيع "مذهب رسمی" و زبان فارسی "زبان رسمی" ايران اعلام شد و بنای تبعيض ريخته شد. من همواره گفتهام و باز هم میگويم: کشوری که مرا تنها برای اينکه به يک گروه دينی، مذهبی و زبانی معين تعلق ندارم، مورد تبعيض قرار دهد، به من تعلق ندارد و برای آن جانفشانی نمیکنم. اما ايرانی که در آن من و شما ـ نه در حرف و ادعا ـ که در عمل و قانون و ساختار سياسی برابر باشيم، طبيعتا از آن من خواهد بود. اميدوارم اين اندک اميدی که در من برای ايجاد چنين ايرانی باقی مانده از بين نرود و تازه با رويآوری شخصيتها و جريانات بيشتر به معرفت و شناختی که شما از آن سخن راندهايد، تقويت نيز گردد. بنده محض اطلاع شما سايت کوچکی دارم تحت عنوان "ايران ـ فدرال" (iran-federal.com) که در آن تلاش میورزم، نقطهنظرات خود و تجارب بشريت ترقيخواه را در اين حوزه به جامعهی ايرانی منتقل نمايم. به هر حال، مصاحبهی شما مرا ترغيب نمود که چند جملهای ـ هر چند کوتاه ـ بر روی کاغذ بياورم و برای سايت "بروسکه" که در آن مصاحبهی شما را ملاحظه نمودم، ارسال دارم. در ضميمه آن را ملاحظه میفرمائيد. اميد است شفافيت کلام شما و ما از خطهی کردستان آغازی برای ديالوگ بر بستر فرهنگ سياسی متمدنانه باشد. اگر هم که مايل به اينکار نيستيد که باز هم خوب؛ شما کار و تلاش خود را میکنيد و ما هم کار و تلاش خود را. موفق و مؤيد باشيد. آلمان فدرال، 9 دسامبر 2008 ارادتمند ناصر ايرانپور (مترجم و روزنامهنگار) |